در سوک کلمه
بر سیاهی سکوت نوشتم « قناری »
«قافش» را دریدند تا حنجره ای نباشد
« .... ناری » ماند با دانه های شرابی
«نونش » را بریدند تا رنگین کمان بالش هم نباشد
« ..... آری » ماند تنها و بی کس
بر منقار کرکس
عاری از آواز
عاری از پرواز
تنهای تنها
مرتضی مشتاقی
ونکوور- September 2012